گفتگو با دكتر ساجدی كارشناس سیاسی در برنامه سرزمین من
ساجدی در این برنامه در مورد شرایط ایران قبل جنگ تحمیلی صحبت كرد و گفت :
در روز 31 شهریور 1359 با هجوم ارتش عراق به مرزهای غرب و جنوب و حمله هوایی به چند فرودگاه ایران جنگ تحمیلی 8 ساله رژیم بعث به رهبری صدام علیه ایران آغاز شد. این واقعه در حالی اتفاق افتاد كه تنها 19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذشت. طبیعی بود كه در این زمان كشور شرایط ثبات اقتصادی، سیاسی و نظامی را تجربه نكرده باشد. این نوشتار به بررسی وضعیت اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران در آستانه جنگ تحمیلی می پردازد.
شرایط اقتصادی
طی 19 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ تحمیلی، شرایط اقتصادی نشان میدهد كه ركود اقتصادی و كمبود شدید درآمد ارزی وجود داشته است. این ركود اقتصادی و كاهش درآمد ارزی ناشی از وابستهبودن صنایع و عدم امكان سرمایهگذاری جدید بهسبب فضای حاكم بعد از انقلاب بود.
در سال 1359، دولت با حمایت از بخش كشاورزی، حداقل قیمتِ تضمینشده برای برخی از محصولات مهم كشاورزی را افزایش داد. اما بهدلیل تداوم جنگ بهویژه در برخی مناطق غلّهخیز كشور، رشد تولیدات كشاورزی با افزایش مصرف مواد غذایی متناسب نبود و اتكاء به مواد غذایی وارداتی ادامه پیدا كرد.
در سال 1359 بهدلیل تغییر سیاست كلّی اقتصاد مبنی بر كاهش صادرات نفت و كاهش خرید كشورهای غربی بهدنبال تحریم اقتصادی ایران و آغاز جنگ تحمیلی، دریافتهای ارزی كشور حدود 38 درصد كاهش پیدا كرد و از 7/22 میلیارد دلار در سال 1358، به حدود 9/13 میلیارد دلار در سال 1359 رسید.
به این ترتیب تولید و صادرات نفت نسبت به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بهشدت كاهش و بهتبع آن، درآمد ارزی ایران نیز كاهش محسوسی یافت. درحالیكه ایران، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا پنجمیلیون بشكه نفت در روز صادرات داشت، در ماههای قبل از جنگ (ژوئن و اوت 1980) میانگین تولید نفت ایران 4/1 میلیون بشكه در روز بود و صادرات نفت نیز به حدود 1 میلیون بشكه در روز ـ در مقایسه با 4/2 میلیون بشكه در روز در سال 1979 ـ كاهش یافت.
اما در مقایسه با ایران، عراق در آستانه جنگ بر ضد ایران، از وضعیت اقتصادی بسیار مطلوبی برخوردار بود و رشد اقتصادی بالایی داشت. درآمد سرشار نفت، چرخهای اقتصاد این كشور را به گردش درآورده بود. در این مقطع، تولید و صادرات نفت عراق و در نتیجه درآمدهای حاصله از آن، افزایش سریع و بیسابقهای یافت، بهنحوی كه ذخایر ارزی این كشور بیش از 30 میلیارد دلار اعلام شد. به این ترتیب در آستانهی جنگ تحمیلی، عراق در وضعیت اقتصادی مناسبتری نسبت به ایران قرار داشت.
شرایط سیاسی
در آغاز جنگ تحمیلی، فضای سیاسی كشور بهشدت دوقطبی و ملتهب شده بود و روزنامهها و تشكیلات سیاسی وابسته به ضدانقلاب نیز با ارائهی اخبار و درج سرمقالههای تنشزا به این التهاب و تعارضات سیاسی دامن میزدند.
گروههای مختلف مسلّح از جمله مجاهدین خلق(منافقین)، پیكار، چریكهای فدایی خلق، حزب دموكرات، حزب توده در صحنه سیاسی داخلی، قدرت مشروع نظام سیاسی و حاكمیت انقلاب اسلامی را به چالش كشیده و برای آن خط و نشان میكشیدند. مجموعه اقدامات این گروهها هر چند ظرفیت بالای نظام سیاسی مردمی ایران را بهرخ میكشید، اما دشمنان این مرز و بوم، از این گروهها بهعنوان ابزارهای مناسبی جهت تحقق اهداف استعماری و استكباری خود و مبارزه با انقلاب اسلامی بهرهبرداری مینمودند.
جالب اینكه بنیصدر بهعنوان رئیسجمهور و جانشین فرمانده كل قوا، چهرهای مخالف نظام به خود گرفته و با ایجاد «دفتر هماهنگیهای مردمی ریاستجمهوری»، همچون چتری گشوده، بر تمامی گروههای معاند و معارض نظام سایه افكنده بود و از آنها بهشدت حمایت میكرد.
از اینرو در آغاز جنگ تحمیلی اشخاصی در رأس امور نظامی قرار داشتند كه هم از بینش انقلابی بهرهای نداشتند و هم دارای خرد سیاسی نبودند زیرا امكانات خود را برتر تلقی مینمودند و قابل مقایسه با رژیم بعث عراق نمیدانستند. بدینترتیب در معادلات و محاسبات خود، جایی برای نظام سلطه بهعنوان حامی رژیم بعث در نظر نمیگرفتند. آنها شیوههای دفاعی طراحیشده از سوی مستشاران آمریكایی رژیم گذشته را برای مقابله با ارتش عراق و حامیان آن از جمله آمریكا كافی میدانستند.