در قسمت اول با پیترو دلاواله ، سیاح ایتالیایی آشنا شدیم كه در زمان حكومت شاه عباس صفوی از ایران دیدن كرده و مشاهدات خود را در سفرنامه اش به ثبت رساند.
نویسنده: مهرنوش محتشمی
در این قسمت با محتوای جذاب سفرنامه او كه از دیدار سرزمین ایران و مردمانش به یادگار گذاشته است آشنا می شویم.
پیترو دلاواله كه در جوانی با ادبیات و حقوق آشنا شده و بعدها نیز هیأت و جغرافیا و باستانشناسی و گیاه شناسی را فرا گرفته بود ، به زبانهای ایتالیایی و اسپانیایی و پرتغالی و فرانسه و لاتینی و یونانی جدید سخن میگفت. او تركی را خوب میدانست و فارسی را نیز در ایران یاد گرفته بود.
سفرنامه ای كه از پترو دلاواله از مشرقزمین برجای مانده ، به سه قسمت تقسیم میشود: تركیه، ایران و هند. البته فقط قسمت مربوط به تركیه در زمان حیات نویسنده به چاپ رسید و قسمتهای ایران و هند بعد از مرگ وی انتشار یافت. تمام این سفرنامه به صورت نامههای متعددی است كه وی از مشاهدههای خود در مشرقزمین به رشته تحریر درآورده و بیشك یكی از جالبترین سفرنامههای این دوران است، زیرا دلاواله با چنان دقت و ظرافتی صحنههای مورد مشاهده خود را شرح میدهد كه خواننده تصور میكند خود ناظر آن صحنهها بوده است.
دلاواله هنگام مسافرت، نامههای مختلفی به دوست دانشمند خود ماریو اسكیپانو كه مشوق او به این سفر بود، مینوشت به امید آنكه ماریو آنها را تصحیح و تنظیم كند تا بعد بهصورت سفرنامهای آراسته درآید، اما دوستش بهدلیل اشتغالات پزشكی، فرصت این كار را نیافت و تنها این نامهها را جمعآوری كرد. در این نامهها مسائل گوناگون سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی، از تجارت، سیاست، دیپلماسی، جنگ و آداب و عادات گرفته تا مناظر طبیعی ایران و راهها و دهات و رودخانهها، حتی لغات، موسیقی و ادبیات بررسی شده و شرح مفصلی از ویرانههای تخت جمشید در این نامهها آمده است و از همینجاست كه مغربزمین با خطی جدید از روزگاری كهن آشنا شد. در كتاب وی كه در سال 1658م منتشر شده یك سطر از خط میخی كپی شده و این ظاهراً نخستین صورت نسبتاً دقیق از این خط بوده است. پیترو دلاواله مقدار زیادی از كتابهای نفیس فارسی و عربی خطی و مقداری رونوشت از كتیبههای مختلف آشوری را نیز با خود به ایتالیا برده كه هماكنون در موزه واتیكان موجود است.
بهطور كلی سفرنامه پیترو دلاواله از پنج مكتوب تشكیل شده است: مكتوب اول، كه در 17 مارس 1617 نوشته شده كه شرح مسافرت دلاواله از بابل به اصفهان است. در این مكتوب، از اماكن جغرافیایی و شهرهای ایران، بهویژه كردستان، و آداب و رسوم آنان بحث كرده است. در مسیر حركت از بغداد به اصفهان، با عبور از كردستان، شهرهایی چون همدان و شهركرد، و شرایط اقلیمی و طبیعی آنان را توصیف كرده است. مسائلی چون ویژگیهای زبان فارسی، مجالس شاهانه و نحوه پذیرایی در آن، غذاهای ایرانی، مهماندوستی ایرانیان و احترام و سخاوت آنان در مورد خارجیان، سرزمین ایران و سكنه و قوای نظامی آن، پیشینه خانوادگی صفویان از دوره شیخ صفی، آداب ملی ایرانیان، مانند نوروز، شیوه زندگی و امور مدنی و جزایی اقوام خارجی ساكن در ایران، روحانیون مسیحی مقیم اصفهان، آثار عمومی و اماكن تاریخی اصفهان در این قسمت، بررسی شده است.
مكتوب دوم كه در 19 مارس 1617 نوشته شده، مربوط به مسائل خصوصی دلاواله و علل سفر او به مشرق زمین است.
مكتوب سوم كه در 18 دسامبر 1617 نوشته شده است، به شرح مطالب مكتوبات پیشین میپردازد. در این مكتوب، شرح حال هندیان و گبرها و آداب و رسوم آنان را به دقت آورده است. موضوع دیگر مورد توجه او، مراسم روز 21 ماه رمضان و شهادت امام علی علیهالسلام است كه به صورت دسته جات عزاداری و نوحهخوانی صورت میگرفته است. همچنین مراسم عید قربان و آداب قربانی كردن در این روز را به تفصیل بیان میدارد. همچنین در این مكتوب، از رقابت نمایندگان انگلستان و پادشاه اسپانیا و اقدامات تحریكآمیز آنان علیه یكدیگر در دربار ایران سخن به میان آمده است.
مكتوب چهارم كه در اوایل ماه مه و 25 ژوئیه 1618 نوشته شده، در خصوص مسائل گوناگون ایران است: از ماه محرم و عزاداری عاشورا و تاسوعا به تفصیل سخن میگوید، شرح مسافرت خود را از اصفهان به فرحآباد در مازندران برای ملاقات با شاهعباس اول، و مشاهدههای خود را در شهرها و روستاها بیان میكند. در این مكتوب، به انگیزه خود كه صدمه زدن به تركان عثمانی است اشاره دارد و از علاقهمندی خود به شركت در جنگ علیه عثمانی به صراحت یاد میكند. در این جهت، اتحاد ایران با ملتهای مسیحی حوالی دریای سیاه را برای ضربه زدن به عثمانی مهم ارزیابی میكند. دلاواله، به روابط ایران و اوزبكان در دوره عباس اول توجه دارد. در بحث از مسائل اقتصادی ایران، از اوزان و مقادیر، اطلاعاتی در اختیار ما قرار میدهد. در این مكتوب ، گزارشهایی آمده است كه نشان میدهد شاهعباس از جزئیات اوضاع و احوال كشور خود آگاه بوده است.
مكتوب پنجم كه در 22 آوریل و 8 مه 1619 نوشته شده است، به زمان استقرار در قزوین و بارعام شاهعباس اشاره دارد. در این مكتوب، درباره مراسم ایرانیان در قزوین و چگونگی مذاكرات و دیدگاههای شاه نسبت به عثمانیان سخن گفته است. از ملاقات سفیر اسپانیا با شاهعباس در قزوین اطلاعاتی در اختیار ما قرار میدهد. همچنین از روابط ایران و اوزبكان و اقدامات بازدارنده شاهعباس در تهاجم آنان به ایران سخن گفته است. به طور كلی دلاواله به سبب حساسیت سیاسی، به تمام سفرای اروپایی كه همزمان سكونت وی به ایران سفر كردهاند توجه ویژهای كرده، انگیزه و اقدامات آنان را بیان میكند. در مكتوب پنجم، از قشون ایران، اردبیل و خانقاه آن، مسائل ایران و عثمانی و آمد و شد نمایندگان سیاسی عثمانی به ایران گزارشهایی در اختیار ما قرار میدهد.
چنانكه گذشت، در زمان حیات نویسنده، فقط اولین جلد سفرنامه، یعنی قسمت مربوط به تركیه در سال 1650م به چاپ رسید. دو جلد مربوط به ایران در سال 1658م با نظارت چهار تن از پسران پیترو دلاواله چاپ شد و چاپ جلد چهارم، یعنی نامههای هند و شرح بازگشت جهانگرد به ایتالیا به سال 1663م به اتمام رسید.این سفرنامه در قرن هفدهم میلادی چندین بار به زبان ایتالیایی در شهرهای ونیز و بولونی تجدید چاپ و در همان قرن هفدهم به زبانهای مختلف ترجمه و تبدیل به یكی از مهمترین منابع شرق شناسی در آن روزگار شد.