این روزها همه دیده ایم و بسیار دیده ایم كه هركس با هر دانش و توان در پی پالایش زبان فارسی به ویژه از واژه های عربی برآمده است و می بینیم كه پیامد آن چه آشفته بازاری در نوشتار و گقتار فارسی پدید آورده است .
نویسنده : با قر خلیلی
بسیاری از آنان كه در این چند ساله در اندیشۀ اصلاح زبان فارسی بوده اند ، دچار خطایی بنیادی شدهاند و یكباره و یكسره با هر واژۀ « بیگانه » به دشمنی برخاستهاند و چه بسا كوشیده اند كه برای یكایك آن ها چارهای بیندیشند ، اما كامیاب نبودهاند و علت آن نیز همین اندیشۀ نادرست است كه گمان میكنند همۀ واژههای زبان باید از ریشۀ اصلی زبان باشد .
بی گمان ریشۀ واژه مهم است اما نه چندان كه از همۀ واژههای « بیگانه » چشم بپوشیم زیرا به بسیاری از آن ها به راستی نیاز داریم .
ملاك فارسی بودن یا نبودن واژه نیز آن است كه گردش آن در دستگاه صرفی زبان چگونه است و چگونه جذب شده . مثلاً مهم نیست كه واژهای مانند « خبر » از ریشۀ عربی است ، در حالی كه با این واژه كوتاه دو سیلابی میتوانیم تركیب های گوناگون بسیاری مانند خبردار، خبرگیر، خبرچین ، خبرگزار، خبرگزاری ، خبرساز، خبرسازی ، خبردهی ، خبررسانی ، خوشخبر، بدخبر، بیخبر، باخبر بسازیم اما اِخبار ( از باب اِفعال ) و استخبار و مخابره و مخبر و هر واژۀ دیگری ازین دست فارسی نیست زیرا از قاعدۀ زبان اصلی پیروی می كند و با هویت دستوری زبان اصلی وارد شده است .
همین گونه فتنه ، فتنهانگیز، فتنه خیز، فتنه گر، فتنه انگیختن ، فتنهساز، فتنهسازی ، فتنهگری و پرفتنه فارسی است اما تفتین و مفتن و مفتون و از این دست فارسی نیست . به هر روی « خبر » و « فتنه » واژههایی است كه چنان بار معنایی لازمی دارد كه به هیچ روی نمی توان از آن ها چشم پوشید ، چنان كه فتنه در كنار آشوب و طغیان و انقلاب و شورش ، برد معنایی خاصی دارد كه در برخی جاها نمی شود از آن گذشت .
اما هزاران واژۀ عربی در فارسی داریم كه با عادت كردن به آن ها زیانشان را درنمی یابیم و با یهل انگاری می گوییم كه این ها « فارسی » شده است و بسیاری از آن ها را ما به معنایی به كار میبریم كه هیچ عرب زبانی نمی فهمد . اما آنان كه این سخن را می گویند ، آسیب های ساختاری این « فارسی شده » ها به زبان فارسی را نمی فهمند به ویژه امروز كه زبان فارسی به ساختن واژه های تازه از بن مایههای خود نیاز دارد .
اما بهتر است كه متولیان و اهل زبان روشن كنند كه از سیلابی كه از زبان عربی به زبان ما روان شده ، چهها زائد و بیهوده است و به چهها نیاز داریم .
مثلاً هنگامی كه زیانمند و زیان آور و زیانكار و پرزیان و زیان رسان را داریم به كار بردن « مضر » خیانت به زبان است و یا كسی كه « متوالیاً » را به جای پیوسته و پیاپی و تازه به تازه و نو به نو به كار ببرد ، به زبان جفا می كند .
گاهی هم استادان ما از به كار بردن پیشوندها و پسوندها در موارد تازه مخالفند زیرا یكی از آثار هفت – هشت قرن چیرگی زبان و نثر منشیانه بر فارسی همین فرسودن و از میان رفتن پیشوندها و پسوندهای فارسی بوده است.
این سخن دنباله دارد . والسلام