محمد صادق رحمانیان مدیر رادیو فرهنگ طی مصاحبه با روزنامه ی جام جم اهداف و ماموریتهای این شبكه را تشریح و اظهار داشت : ماموریت و هدف ما ، ترویج تفكر و هنر ایرانی است .
مشروح این مصاحبه رادر زیر بخواانید.
وقتی نام مدیر به گوشمان میخورد، اولین نكتهای كه با خودمان میگوییم این است كه آیا تحصیلات و روحیات مدیر با جایگاهش تطابق دارد یا نه؟ این اولین علامت سوالی است كه در ذهن شكل میگیرد، اما وقتی بهمن 93 حكم صادق رحمانیان به عنوان مدیر رادیو فرهنگ زده شد، دیگر این علامت سوال به وجود نیامد؛ زیرا او نه تنها در طول این سالها سابقه مدیریتی داشته، بلكه همیشه دست به قلم بوده و تا امروز مولف چند كتاب شعر با عناوین با همین واژههای معمولی، انار و بادگیر، همه چیزها آبی است، سبزها قرمزها و در این شب آهسته هم بوده است.
همین سابقه او نشان میدهد وی اهل فرهنگ و هنر است و بیگانه با این موضوع نیست؛ این شرایط اتفاقات خوبی را در رادیو فرهنگ رقم زده است و نگاه برنامهسازان به موضوعات فرهنگی و هنری هم تخصصیتر شده و شرایطی ایجاد شده كه مخاطبان عام هم از شنیدن برنامهها بیشتر لذت ببرند.
البته رحمانیان از سال 1378 وارد سازمان صدا و سیما شده است. وی پیش از آن كه مدیریت رادیو فرهنگ را به عهده بگیرد، مدیر رادیو صبا، مدیر گروه مطالعات فرهنگی و مدیر طرح و برنامه رادیو فرهنگ بود. او اعتقاد دارد این شبكه رادیویی میان دیگر رادیوهای فرهنگی فارسیزبان تك است و تمایزهای فراوانی هم با رادیوهای فرهنگی دیگر كشورها دارد. همه این موارد باعث شد یك روز میزبان این مدیر در روزنامه باشیم و با او درباره مباحث متفاوت به گفتوگو بنشینیم.
آقای دكتر! شما وقتی به مدیریت رادیو فرهنگ منصوب شدید، در مصاحبهای اعلام كردید چشم انداز شما برای این شبكه رادیویی، رسیدن به نقطهای است كه همتایی در دنیا نداشته باشد. به نظرتان الان این شبكه در كجای این مسیر قرار دارد و آیا همتایی در دنیا ندارد؟
ادعایی كه كردهام گزاف نبوده است. نظارت و ارزیابیهای بیرون و داخل سازمان صدا و سیما و عملكرد همكاران نشان میدهد
رادیو فرهنگ مخاطبان هدف خودش را میان مردم، هنرمندان، شاعران، نویسندگان و افرادی كه علاقهمند برنامههای رادیو فرهنگ هستند، پیدا كرده است. در ضمن نظرسنجی مركز پژوهش رسانه ملی هم نشان میدهد رضایت 85 درصد مخاطبان را جلب كردهایم.
ماموریت و هدف ما، ترویج تفكر و هنر ایرانی است. به همین دلیل به صنفهای مختلف فرهنگی و هنری توجه داریم. مقایسه میان رادیو فرهنگ در ایران و دیگر رادیوهای فرهنگ فارسی زبان نشان میدهد ما تك هستیم. همچنین در بین رادیوهای فرهنگ كشورهای دیگر هم متمایز هستیم و توانستهایم فرهنگ ایران را ترویج دهیم.
شما اشاره كردید میان رادیو فرهنگ و دیگر رادیوهای فرهنگ كشورهای دیگر متمایز هستید. این برداشت شخصی خودتان است یا صحبت شما برگرفته از تحقیقات میدانی است؟
شخصا بسیاری از رادیوهای فرهنگ را گوش میدهم. 80 درصد برنامههای رادیوهای فرهنگی، موسیقی است و 20 درصد محتوا. البته آنها تولیدات اركسترهای به روز دنیا و موسیقیهای برتر را پخش میكنند. شبكه فرهنگ همانند شبكه چهار تلویزیون است. ما نه تنها نگاه تخصصی به فرهنگ و هنر داریم، بلكه به فرهنگ و هنر نگاه عام هم خواهیم داشت تا بتوانیم رضایت مخاطبان (خاص و عام) را كاملا جلب كنیم.
با توجه به ماموریت تعریف شده برای
رادیو فرهنگ، اما ما خیلی در حوزه فرهنگ و هنر شاهد جریان سازی از سوی این شبكه رادیویی نیستیم و از هیاهو و حاشیه همیشه دوری كرده است. چرا چنین سیاست آرامی را در نظر گرفتهاید؟
شاید بخشی از این مبحث به شخصیت خودم برگردد كه آرام هستم و از ورود به مباحث تنشزا پرهیز میكنم. البته ما در برنامههای رادیو فرهنگ همچون نیستان به مشكلات اهالی هنر میپردازیم. به عنوان نمونه وقتی كیوان ساكت با خانه موسیقی مشكلاتی پیدا كرد، در یك برنامه از ساكت و نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی دعوت كردیم و مشكلات را مورد بررسی قرار دادیم. ضمن اینكه معتقدم مباحث مناقشهزا و هیاهو برای هیچ است. هدف ما این است كه تغذیه فاخر فرهنگی به مخاطبانمان بدهیم.
علاوه بر آن، ما گاهی میخواهیم ورود به مباحث تنشزا كنیم، اما یك طرف مناقشه نمیآید یا اینكه سیاست سازمان این است كه ورود پیدا نكنیم. تاریخ رسانه هم نشان میدهد چنین برنامههایی با توقف روبهرو میشوند. برایتان مثالی دیگر میزنم. از برنامههای طنز رادیو فقط یك نام مانده و محتوای آنها به سمت سرگرمی رفته است.
در مجموع سیاست ما این است كه به مباحث تنشزا ورود پیدا نكنیم. مگر آنكه دو طرف مناقشه حضور داشته باشند. ضمن اینكه ذهن مردم از سر و صدا، مناقشه و اغتشاش پر شده است. بنابراین باید برنامههای رادیو به گونهای باشد كه مردم از شنیدن آن لذت ببرند و امیدواركننده باشد.
پس هدف شما ارائه خوراك فرهنگی است تا اثرگذاری روی مردم؟
ما در حقیقت اثرگذاری میكنیم، اما اثرگذاری ما آرام و به صورت جویباری است. البته بخشی از این مساله به خاطر ذات رادیوست كه جویباری است. اما برنامههای تلویزیونی سیلابی عمل میكنند و اثرگذار هستند، اما رادیو جویباری است و تلاطم ندارد، اما سیلاب تلاطم دارد.
این سیاستی است كه معاونت صدا دنبال میكند یا ذات رادیو ایجاب میكند اینگونه رفتار كنید؟
این سیاست خود رادیو در طول این سالها بود و به معاونت صدا هم تاكید شده است. از آقای مهاجرانی كه معاونت صدا را بهعهده داشت تا الان كه آقای دكتر شاهآبادی معاونت صدا هستند، این سیاست وجود داشته است. ولی در مجموع در همه این سالها شبكههای رادیو تلاش كردند اندیشه و تفكر به مخاطب تزریق كنند. از وقتی كه من مدیریت رادیو فرهنگ را به عهده گرفتم، سعی كردهایم این شبكه را به روزتر كنیم و به همه اتفاقات روز فرهنگی و هنری بپردازیم.
آیا قبل از پوشش دادن همه اتفاقات فرهنگی و هنری در رادیو فرهنگ، شخصا دروازهبانی هم میكنید؟
دروازهبانی به عهده سردبیر و تهیهكننده است، اما اگر موضوع مهمی باشد حتما رسیدگی میكنیم. خودم به عنوان مدیر شبكه در محافل فرهنگی و هنری شركت میكنم. مثلا فیلم تنگه ابوقریب را میبینم. به تماشای تئاتر مینشینم. آخرین كتابها را رصد میكنم. موسیقی گوش میدهم. سعی میكنم خودم را در چنین فضایی نگه دارم تا هنگام صحبت با سردبیر و تهیه كننده خالی از ذهن نباشم. به نظرم ضرورت دارد یك مدیر كه شبكه فرهنگی را اداره میكند در چنین محافلی باشد.
ولی مباحث فرهنگی كم نیست، حتی در كتاب دغدغههای فرهنگی رهبر معظم انقلاب تاكید شده ایشان برخی شبها از خواب میپرند كه دلیلش، نگرانیهایی است كه ایشان برای فرهنگ دارند. بنابراین بهتر نیست شما به مباحث جنجالی فرهنگی ورود كنید و حتی جدیتر و با اراده محكمتر؟ البته هزینههایی هم دارد.
میتوانیم ورود پیدا كنیم، اما تداوم پیدا نمیكند. ورود مهاجم وار به قضیه فرهنگی نتیجه صحیح به دنبال نخواهد داشت. مثل قضیه حجاب. پرداختن به برخی مباحث زماندار است. یك زمان باید ورود كرد و زمانی دیگر توقف. معضلات فرهنگی كه بخشی از آنها اجتماعی و فرهنگی است، طیف زنجیرهوار نهادهای فرهنگی را به خودش مشغول میكند تا بتوانند معضل را حل كنند و كاركرد لازم را داشته باشد. ما میتوانیم بازوی رسانهای آموزش و پرورش باشیم و این نهاد را در حل معضلاتشان همراهی كنیم یا بازوی رسانهای تئاتر، كتاب، موسیقی و... باشیم و معضلاتشان را بگوییم.
چرا بازوی رسانهای هستید و نقش مطالبهگری ندارید؟
ما مطالبهگر هستیم، اما گاهی یك طرف مناقشه نمیآید. اینكه ما مناظرهای در رادیو فرهنگ داشته باشیم، اما راهكار دقیق ارائه نكنیم، یعنی مطالبهگری به نتیجه صحیح ختم نشده است.
اما شما ابزاری توانمند در دست دارید. چطور برخی برنامههای تلویزیونی بهدرجهای از تاثیرگذاری رسیده كه میتواند وزیر مملكت را پای صحبت بیاورد. چرا شما از قابلیت رادیو استفاده نمیكنید؟
ما میتوانیم ورود كنیم و دست من هم بسته نیست، اما سیاستهای كلان سازمان این اجازه را نمیدهد به مساله ورود كنیم. مثلا پرداختن به موضوع نمایشگاه نقاشی خانممیلانی ممكن است نهتنها مساله را حل نكند، بلكه فقط تبعات را به همراه داشته باشد و فضا متشنج شود. ضمن اینكه ذات رادیو، تند و تیز نیست.
نود فردوسی پور، یك برنامه 22 ساله است كه مورد حمایت قرار دارد و این گونه طراحی شده كه به مباحث مناقشهزا در فوتبال بپردازد، اما فرهنگ اینطور نیست. در فرهنگ مسائل مردمی مطرح است. ضمن اینكه اقتصاد در فوتبال كلان است، اما در فرهنگ حرف اول را نمیزند. اینطور هم نیست كه ما جریانسازی نكنیم. اتفاقا ما به معضلات ناشران،
بسته شدن چاپخانهها و... میپردازیم، اما زمانی بررسی میكنیم كه هم دو طرف مناقشه باشند و هم اینكه راهكار مناسب ارائه كنیم.
گاهی نیاز نیست راهحل بدهید، بلكه از دستگاههای فرهنگی باید مطالبهگری كنید كه كم كاری میكنند. میتوان همه معضلات را با حضور كارشناسان و با زبان نرم و محترمانه بیان كرد یا اینكه در قالب طنز بپردازید.
رادیو صبا به مباحث طنز میپردازد، اما رویكردش سرگرمی است و كاری به مباحث مناقشهزا ندارد. تجربه نشان داده ورود به مباحث تلخ خیلی تداوم پیدا نكرده است. اگر از برنامه نود حمایت نمیشد تا به امروز تعطیل شده بود. ما به مباحث تنشزا ورود میكنیم، اما تبعات خوبی برای رادیو ندارد. ضمن اینكه باید ملاحظات سازمانی را هم در نظر بگیریم. البته همیشه در این مواقع با تدبیر معاونان و مدیران از زوایای مختلف به معضلات پرداخت شده است. به عنوان نمونه ما میتوانیم به ارشاد در حوزه كتاب خرده بگیریم، اما مشكلات حوزه كتاب ریشه در اقتصاد دارد. مردم در ابتدا باید مسائل اقتصادی شان را حل كنند تا بعد به سبدهای فرهنگی مراجعه كنند. یا در بخش سینما ما به این مبحث میپردازیم كه چرا فیلمهای طنز به سمت طنزهای جنسی رفته و در این حوزه هم روشنگری میكنیم.
ما به ستاد مشترك فرماندهی فرهنگی نیاز داریم كه در حال حاضر این ستاد مشترك بین ارشاد، سازمان تبلیغات، آموزش و پرورش و صدا و سیما نیست كه هفتهای یك جلسه داشته باشند و یك جا را هدف بگیرند. در واقع نهادهای فرهنگی جزیرهای عمل میكنند و این به سیاست هم لطمه زده است.
رادیو فرهنگ از گذشتههای دور برنامههای مجلس را پوشش میدهد. این در حالی است كه در تضاد با ماموریت این شبكه است، چرا پخش برنامههای مجلس به رادیو ایران منتقل نمیشود كه همخوانی بیشتری دارد؟
اگر بخواهیم برنامههای مجلس را از رادیو فرهنگ منفك كنیم، خطای استراتژیك كردهایم. ضمن اینكه پخش برنامههای مجلس، یعنی جذب مخاطبان نخبه. بسیاری از مسؤولان فرهنگی، اجتماعی، نظامی، سیاسی و... از رادیو ما شنونده اتفاقات مجلس هستند. ضمن اینكه برنامههای مجلس در طول این سالها در انحصار رادیو فرهنگ بوده است.
خب بعد از پایان برنامه مجلس، آن دسته از مخاطبان كه علاقهمند پیگیری اخبار بودند، رادیو فرهنگ را خاموش میكنند. پس نمیتوان گفت مخاطب جذب كردهاید؟
ما هم تلاش كردهایم قبل و بعد از آن برنامههای فاخر پخش كنیم تا بتوانیم مخاطب را نگه داریم. به هر حال مجلس مهمان ماست و ما هم سعی میكنیم میزبان خوبی باشیم و جذب مخاطب كنیم. اتفاقا ایران صدا نشان میدهد روزهایی كه در مجلس تنش میشود، ما در صدر مخاطبان هستیم و شبكه ما اول است.
یكی از گلایههایی كه هنرمندان به رادیو فرهنگ دارند این است كه این رادیو به هنرهایی همچون تجسمی، نگارگری، صنایع دستی، نقاشی و... كمتر میپردازد. در این باره راهكاری دارید تا به قول معروف دل این دسته از هنرمندان را به دست بیاورید؟
درست میگویند و این گلایهشان بجاست، اما استراتژی رادیو و اولویت با هنرهای شنیداری است؛ چون جنس رادیو اینطور میطلبد. ما در رادیو بیشتر موسیقی پخش میكنیم تا اینكه به سینما بپردازیم. یا به شعر بیشتر میپردازیم تا به تئاتر. پس باید هنرمندان این حق را به ما بدهند. این گلایه در حوزه ورزش هم وجود دارد و همیشه میگویند چرا فوتبال بیشتر نشان داده میشود، اما بسكتبال كمتر. دلیل این مساله هم این است كه طرفداران فوتبال بیشتر است تا ورزشهای دیگر و اقتصاد آن هم كلان است. پس ما هم طبق سیاستگذاریها عمل میكنیم.
برنامه برای فارسیزبانان كشورهای همسایه هم پخش میكنید؟
بله برنامههایی با عناوین همزبانان هم داشتهایم و به فرهنگ، ادب، شعر، داستان فارسیزبانان همچون تاجیكستان، افغانستان و... پرداختهایم. یا برنامه فارسی با طعم شكر برای فارسی زبانان داشتیم كه با اقبال
فارسی زبانان روبهرو شده بود.
بستری هم برای كشف استعدادها دارید؟
بله، با توجه به علایق ما به حوزه نویسندگی در قالب برنامه از واژه تا صدا، استعدادهای نویسندگی را كشف میكنیم.
در كل آماری از شنوندگان رادیو دارید؟
در مجموع رادیو 35 درصد مخاطب در سطح ایران دارد و از این تعداد 7 درصد سهم رادیو فرهنگ است. البته باید قبول كنید كه پرداختیها در رادیو كم است، اما با وجود این رادیوییها تلاش میكنند برنامههای شنیدنی را برای مخاطبان تهیه كنند.