یادداشت روز : زبان فارسی زبان فارسی

نگاهی از سر تفنن و سخنی با فرهنگستان های روزافزون تك نفره است كه شاید به خواندنش بیرزد !

1397/10/03
|
15:56

نویسنده : باقر خلیلی

بسیاری از واژه‌های عربی در فارسی به راستی عربی نیست وعرب ها آن‌ را به معنایی كه ما به كار می بریم ، در نمی ‌یابند ؟ این واژه‌ها را ساختگی یا جعلی می ‌نامند مثلاً :
ابتدایی . عرب می گوید : بدائی ، انقلاب : ثوره ، تجاوز : اعتداء ، تولید : انتاج ، تمدن : مدنیه ، جامعه : مجتمع ، جمعیت : سكان ، خجالت : حیا ، دخالت : مداخله ، مثبت : وضعی ، مسری : ساری ، مصرف : استهلاك ، مذاكره : مفاوضه ، ملت : شَعَب ، ملی : قومی ، ملیت : الجنسیه و بسیاری واژه ‌های دیگر.
بسیاری از واژه‌های عربی در زبان فارسی را نیزعرب در زبان خود به معنی دیگری می‌فهمد مثلاً:
رقیب . عرب می ‌فهمد : نگهبان ، شمایل : طبع‌ها ، غرور : فریفتن ، لحیم : پرگوشت ، نفر : مردم ، وجه : چهره و بسیاری واژه‌های دیگر.
دیگر این كه ما بسیاری از واژه‌های فارسی‌ را به عربی و یا به فرنگی تلفظ می ‌كنیم !
این واژه‌های فارسی را یا عرب از ما گرفته و عربی كرده‌ و دوباره به ما پس داده‌ است یا زبان‌های فرنگی ، این واژها را به طریقی از خود ما گرفته‌ اند و دوباره به ما داده‌ اند .
مثلاً از عربی: فارسی كه پارسی بوده است ، خندق : كندك ، دهقان : دهگان ، سُماق سماك ، صندل : چندل ، فیل : پیل ، شطرنج : شترنگ ، غربال : گربال ، یاقوت : یاكند ، طاس : تاس ، طراز : تراز ، قلعه : كلات ، خنجر : خون گر ، صلیب : چلیپا و بسیاری دیگر.
از روسی: استكان . این واژه در اصل همان « دوستگانی » فارسی است و در فارسی قدیم به جام بزرگ شراب و یا نوشیدن شراب از یك جام به افتخار دوست می گفته اند كه از سدۀ ١6 میلادی از راه زبان‌ تركی به زبان روسی رفته و به شكل استكان درآمده است و اكنون در فرهنگِ واژه‌ های فارسی آن را وامواژه‌ ای روسی می ‌دانند.
سارافون: این واژه در اصل « سراپا » ی فارسی بوده است كه از راه زبان تركی به زبان روسی رفته و تلفظ آن عوض شده است . اكنون سارافون به جامۀ ملی زنان روس می گویند كه بلند و بی آستین است.
پیژامه ، همان « پای‌جامه » فارسی است كه اكنون در زبان ‌های انگلیسی ، آلمانی ، فرانسوی و روسی پیژاما شده است و آنان مدعی وام دادن آن به ما هستند.
واژه‌های فراوانی در زبان‌ عربی ، تركی ، روسی ، انگلیسی ، فرانسوی و آلمانی نیز فارسی است و بیشتر فارسی زبانان آن را نمی ‌دانند ، مانند:
كیوسك كه از « كوشك » فارسی به معنی ساختمان بلند گرفته شده است و تقریباً در همۀ زبان‌های اروپایی هست.
« پردیس » به معنی بهشت كه در فرانسوی ، انگلیسی و آلمانی پارادایس گفته می شودو همین واژه در عربی فردوس شده است .
برخی نام‌های زنان در فرنگی نیز فارسی است ، مانند:
رُكسانا كه از واژۀ فارسی « رخشان » به معنی درخشنده است و در فارسی نیز به همین معنی برای نام زن روشنك داریم.
جاسمین كه از واژۀ فارسی یاسمن گرفته شده و نام گلی است.
لیلا كه از واژۀ فارسی لِیلاك و به معنی یاس بنفش رنگ است.
آوا كه فارسی و به معنی صدا یا آب است ، مانند آوا گاردنر.
واژه‌های فارسی در زبان‌ عربی ، تركی و روسی چندان است كه مجال گفتن آن نیست و با اندك جستجو پیدا می كنید . والسلام

دسترسی سریع