داستان فرهنگ:آنها از گوشت ساخته شده اند اثری از تری بیسون « آنها از گوشت ساخته شده اند »

اونا از امواج رادیوی برای صحبت كردن استفاده می‌كنند، اما سیگنال از اون‌ها نیست، سیگنال از ماشین‌ها میاد.- خوب كی ماشین‌ها رو درست كرده! اون كسی هست كه ما می‌خواهیم باهاش ارتباط برقرار كنیم.
- این چیزی است كه من می‌خواهم، بهت بگم اونا...

1397/03/19
|
15:56

درباره ی نویسنده : تری بیسون، از مشهورترین نویسندگان علمی‌تخیلی و برنده جوایز هوگو و نبیولا است. عمده شهرتش را مرهون داستان‌های كوتاهش هست.از جمله معروفترین داستان های این نویسنده ، داستان كوتاه « آنها از گوشت ساخته شده اند » می باشد . این داستان را در زیر می خوانید .

اونا از گوشت ساخته شدند!
- گوشت ؟
- آره گوشت، اونا از گوشت ساخته شدن!
-گوشت؟
- هیچ شكی در این مورد نیست، ما چند نمونه از نقاط مختلف این سیاره برداشت كردیم و به سفینه‌های اكتشافی‌مان انتقال دادیم و از همه نظر بررسی‌شون كردیم اونا كاملا گوشت هستند.
- غیر ممكن است، در مورد سیگنال‌های رادیویی چی؟ پیغام‌ها به ستارگان جی؟
- اونا از امواج رادیوی برای صحبت كردن استفاده می‌كنند، اما سیگنال از اون‌ها نیست، سیگنال از ماشین‌ها میاد.
- خوب كی ماشین‌ها رو درست كرده! اون كسی هست كه ما می‌خواهیم باهاش ارتباط برقرار كنیم.
- این چیزی است كه من می‌خواهم، بهت بگم اونا ماشین‌ها رو می‌سازند، گوشت ماشین‌ها رو می‌سازه!
- مسخره است. گوشت چطوری می‌تونه ماشین بسازه. تو از من میخوای گوشت هوشیار رو باور كنم ؟
- من ازت نمی‌خوام، دارم بهت می‌گم، این مخلوقات تنها نژاد با قوه ادراك در این منطقه هستند و آنها از گوشتند.
- شاید اونها مثل اورفالی‌ها باشند. میدونی كربن متراكم هوشمند كه خودشو در ظاهری گوشتی جا داده.
- نه، آن‌ها گوشت به دنیا میان و گوشت می‌میرن... ما روی برخی از اون‌ها مطالعه كردیم عمرشون زیاد طول نمی‌كشه.
- هیچ نظری درمورد این كه طول عمر گوشت چقدر هست، نداری ؟
- راحتم بذار! شاید اون‌ها فقط یك تیكه گوشت باشند، میدونی مثل وددی‌لی یگ سر گوشتی با یك مغز الكترو پلاسمایی داخلش !!
- نه. ما به این هم فكر كردیم چون مانند وددی‌لی‌ها این‌ها هم كله‌ای از گوشت دارند اما به تو گفتم ما روشون تحقیق كردیم اون‌ها تمام كمال گوشت هستند.
- بدون مغز؟
- اوه... همیشه یك مغز هست ... این چیزی كه من دارم سعی می‌كنم بهت بفهمونم .. این فقط یك مغزه كه از گوشت درست شده!
- خوب پس فكر كردن چی میش ؟
- تو نمی‌فهمی مگر نه ؟... تو داری از قبول چیزی كه می‌گم خودداری می‌كنی... این مغز فكر می‌كنه، بله ! این مغز گوشتی فكر می‌كنه!
- هوم ! گوشت متفكر! توقع داری من باور كنم؟
- بله! گوشت متفكر، گوشت هوشمند، گوشت با محبت و احساس، گوشتی كه رویا می‌بینه بله سرتاسر گوشت! حالا شروع می‌كنی عكس بگیری یا من باید همه كارها رو بكنم ؟
- اوه خدای من! پس تو جدی می‌گی كه اون‌ها سراسر از گوشت ساخته شده‌اند؟
- متشكرم، بالاخره! بله آن‌ها مطمئناً از گوشت ساخته شدند و آن‌ها برای صدها سال است كه در تلاشند تا با ما تماس برقرار كنند.
- اوه خدای من! گوشت چی تو ذهنش داره؟
- او اول می‌خواد با ما صحبت كنه و بعدش تصور می‌كنم، می‌خوان كیهان رو كشف كنند و با هوشمندان دیگر تماس بگیرن و تبادل نظر و اطلاعات داشته باشن. یك امر عادی.
- ما قرار بود با گوشت صحبت كنیم؟
- این هم فكریه!
- این پیغامی هست كه اون‌ها برای ما فرستادن: سلام كسی اون بیرون هست؟ كسی خونه هست؟
-اونا واقعاً حرف می‌زنند؟ پس از كلمات، نظرات و مفهمومات استفاده می كنند؟
- بله و تنها فرقش این هست كه اون‌ها این كار رو با گوشت انجام می‌دن!
- من فكر كردم تو گفتی اون‌ها از رادیو استفاده می‌كنند؟
- بله استفاده می‌كنند ولی فكر می‌كنی چی پشت رادیو هست؟ صدای گوشت‌ها... می‌دونی وقتی به گوشت ضربه می‌زنی و یا اونو به هم می‌زنی اون یك صداهایی درست می‌كنه؟ اونا با به هم زدن گوشت‌های خودشان با هم حرف می‌زنند، اون‌ها حتی می‌تونند با عبور دادن هوا از گوشت‌شون آواز بخونن!
- اوه خدای من! گوشت آوازخوان؟ این‌ها همه خیلی زیادی هستند... توصیه تو چیه؟
- توصیه رسمی یا غیر رسمی؟
- جفتش!
- رسمی: ما باید با آن‌ها و هر موجود هوشمند دیگری ارتباط خوشایند برقرار كنیم و اون‌ها رو وارد قسمتی از كهكشان بكنیم بدون تبعیض، ترس و یا طرفداری! غیر رسمی: من توصیه می‌كنم كه ما اطلاعات ثبت شده رو پاك كنیم و همه چیز را فراموش كنیم.
- من آروز داشتم همین رو بشنوم!
- این ناگوار به نظر می‌رسه اما حدودی هست. آیا ما واقعا می‌خواهیم كه با گوشت ارتباط برقرار كنیم؟
- من صد در صد قبول دارم... آن‌جا چی برای گفتن هست؟ سلام گوشت اوضاع چطوره؟ اما آیا این كارسازه؟ ما اینجا با چند تا سیاره سرو كار داریم؟
- فقط یكی! اونا می‌تونن با استفاده از محفظه‌ای مخصوص گوشت به سیارات دیگه سفر كنن، اما نمی‌تونن روی اون‌ها زندگی كنند و گوشت بودن باعث شده فقط بتونن به قسمت C فضا سفر كنند كه اون‌ها رو محدود می‌كنه، به سرعت نور و براشون ممكن می‌كنه كه تماس‌های كوتاهی برقرار كنند، در واقع خیلی خیلی كوتاه.
- پس ما فقط وانمود می‌كنیم كه در كیهان «كسی خونه نیست»!
- خودشه!
- بیرحمانه است، اما تو خودت گفتی: چه كسی می‌خواد با گوشت‌ها ملاقات كنه؟ ... اون‌ یكی كه توی سفینه‌های ماست چی؟ اونی كه روش آزمایش كردین، شما مطمئنید چیزی به خاطر نمیاره؟ اگر به خاطر بیاره كاملاً دیوانه به حساب میاد ما فقط وارد سر او شدیم و گوشت او‌نها رو صاف كردیم[1] پس ما برای او‌ن‌ها فقط یك رویا بودیم.
- رویایی برای گوشت؟ چه برداشت جالبی!
- پس ما باید رویای گوشت‌ها باشیم.
- و ما كل این قسمت از كهكشان رو خالی از موجودات هوشمند اعلام و نشانه‌گذاری می‌كنیم.
- خوبه! موافقم رسمی و غیر رسمی، این پروند بسته شد!
- كس دیگری هم هست؟ كسی كه اون سمت كهكشان برایش جالب باشه؟
- بله!
- یه گروه با مغزهای هیدروژنی هوشمند نسبتا خجالتی، اما خوب در كلاس 9 ستاره در منطقه جی 445. در دو دوره بزرگ گذشته تماس گرفتند و می‌خواهند دوباره دوست باشند.
- آنها همیشه این اطراف می‌آیند!
- و چرا نه؟ تصور كن اگر جهان یك وجود كاملا تنها بود، چقدر بیزنظیر و چقدر بی‌ارزش و سرد بود.

دسترسی سریع