« پانچ»

« پانچ»

بافی به رفیق‌هایش و آن‌ها هم به او نگاه كردند. هیچ اشاره‌ای به این موضوع در روزنامه‌ها نشده بود و تقریباٌ یادشان رفت پانچ دارد می‌رود. او وحشیانه، مثل لامپ مهتابی خرابی كه سوسو بزند، سر تكان داد. «بدون تردید نسبتاً نزدیك. شاید صدها ....

7 سال پیش