یادشان می كنیم تا یادمان كنند...

یادشان می كنیم تا یادمان كنند...

به مناسبت 16 اسفند سالروز بمباران 16 اسفند 1363 پادگان ابوذر توسط هواگردهای جنگنده نیروی هوایی عراق

1 سال پیش
معرفی و بررسی كتاب « امام حسین(ع)» نوشته «جواد گودینی»در رادیو فرهنگ

معرفی و بررسی كتاب « امام حسین(ع)» نوشته «جواد گودینی»در رادیو فرهنگ

برنامه «سیم و زر» امروز دوشنبه 25 مردادماه به نقد و بررسی كتاب « امام حسین(ع)» نوشته « محمدجواد گودینی» كه درباره زندگی سیره عملی امام حسین (ع) است اختصاص دارد.

4 سال پیش
 رادیو فرهنگ داستان مهاجرت را در رویای كاغذی با «همنام» روایت می كند

رادیو فرهنگ داستان مهاجرت را در رویای كاغذی با «همنام» روایت می كند

برنامه «رویای كاغذی» یكشنبه 18 خردادماه به معرفی و خوانش بخش‌هایی از كتاب «همنام » نوشته «جومپا لاهیری» اختصاص دارد.

5 سال پیش
بررسی ادبیات هندوستان در رادیو كتاب

بررسی ادبیات هندوستان در رادیو كتاب

احسان عباسلو كارشناس مجری برنامه ی رادیو كتاب در ادامه سلسله جلسه های ادبیات ملل عصر دوشنبه با امیر مهدی حقیقت مترجم آثار جومپا لاهیری نویسنده ی هندی درباره ی ادبیات هندوستان گفتگو كرد .

6 سال پیش
اتاق قرمز

اتاق قرمز

ادوگاوا رانپو نویسنده ژاپنی بود وی بنیانگذار ادبیات پلیسی در ژاپن است. اتاق قرمز مجموعه ای از شش داستان كوتاه از ادو گاوا رانپو است.

6 سال پیش
«آقای كبوتر و بانو »

«آقای كبوتر و بانو »

البته كه میدانست، آن‌هم بهتر از هر كس دیگر، كه ذره‌ای شانس ندارد، حتی به اندازۀ یك سر سوزن. اصلاً تصورش هم نامعقول بود؛ این‌قدر نامعقول كه هیچ تعجب نمیكرد اگر پدر دخترك...

7 سال پیش
« برادر كوچكتر»

« برادر كوچكتر»

خوآن سر خم كرده روی گردن مركب اش، تلاش می‌كرد تا ردپاهای كم پیدای مسیر را تشخیص دهد. زمانی دریافت به قله رسیده اند كه نامنتظر پا به سرزمینی هموار گذاشتند. داوید اشاره كرد كه باید پیاده ادامه دهند. از اسب پایین آمدند،و ....

7 سال پیش
بادآورده ها را باد نمیبرد

بادآورده ها را باد نمیبرد

تركمن حرف زد. من نشنیدم . پرسیدم كه چه می گوید و او جواب داد: « پارسال من یك دختر داشتم.»
پیرزن آمد جلو در چادر ایستاد و به آتش نگاه كرد. ما رفتیم آن طرف، بالای تپه. آسمان هیچ ابر نداشت ، و هیچ كس سرخی صورت خودش را نمی دید.
...

7 سال پیش
« چشمان هانسل»

« چشمان هانسل»

چیز عجیبی در جریان بود، صفحه‌های نمایش‌گر چشمك زنان به او رو كرده بودند و او را به بازی فرا می‌خواندند و سعی می‌كردند تا هر دو را با هم به سوی خود بكشند...هانسل طوری او را نادیده گرفت انگار اصلا وجود ندارد.اوجرعه‌ای از نوشابه‌اش نوشید و ...

8 سال پیش
«زخم شمشیر »

«زخم شمشیر »

وقتی به خانه‌های دور افتاده رسیدیم، صدای شلیك تفنگی ما را در جامان میخ‌كوب كرد ( پیش ازاین یا پس از آن بودكه از دیواربن‌بست یك كارخانه ویا سربازخانه گذشتیم.) در جاده‌ای كه تلمبار از كثافت بود پناه جستیم، سربازی كه دركنار آتش عظیم می‌نمود...

8 سال پیش
آسبادهای شرق ایران جهانی می شوند

آسبادهای شرق ایران جهانی می شوند

آسباد كه برخی آن را نخستین ساخته صنعتی بشری می‌دانند قدمتی به بلندای تاریخ دارد.

8 سال پیش
« دو مرده »

« دو مرده »

یك كبریت آمریكایی نیمه كاره.
- پنج تا سیگار له شده، لای كاغذ روزنامه.
- دو ریال و نیم پول.
- یك شناسنامه ی دفترچه ای بدون عكس.
- یك تیغه ی قلم تراش زنگ زده. - همین؟ و خواست زیر گزارش را امضا كند كه ......

8 سال پیش
« سجده با پیشانی سوراخ»

« سجده با پیشانی سوراخ»

شب عروسی پرسیدی: چه كسی را بیشتر از همه دوست داری؟ و من با افتخار گفتم: تو را و تو شتاب زده و با التماس گفتی: نه، نه، امام را دوست داشته باش. خوش غیرت، تو خوب می دانستی عواطف مرا به كجا بند كنی.

8 سال پیش